مطلبی که مطالعه میکنید  نوشته ایست از خبرنگار خوب کشورمان آقای پیمان برنجی

"خب طبعا این ناراحتی ها و این فشارهای مختلف, که همیشه هم به شکل خرد خرده ...,اینا جزء اولین کارایی که می کنه اینه که خلق و خوی آدم رو عوض می کنه ..., یعنی دقیقا اون چیزی که من خیلی دوست دارم که داشته باشم ...خلق ِخوش.

مثلا من یه جایی میگم سلام ...دوست دارم سلام کنم, فکر نمی کنم توقع زیادی باشه یا به هر کسی که بر می خورم اگه احساس می کنم که صورتش ... ,اولا فوری اگه یه خرده حالم خوب باشه فورا به صورتش دقیق میشم که آیا این مثلا الان خسته است ...حوصله داره , نداره ...?
اگه فرضا می خوام باهاش صحبت کنم و دلم می خواد که اگه دیدم مثلا صورتش خسته است, بپرسم چرا.برای چی اینطوره ?چرا اینطور شده ?
مثلا اون وقت میگه به این جهت ...به این جهت .من موشکافی کنم ,نه البته فضولی یا کنجکاوی ...خیر 
بلکه یه جور احوالپرسی ِبه نظر ِ من , راست ... " .
....
اینها را "فرهاد ", رو به دوربین "پوراندخت " می گوید ,در فیلم ِآمین فرهاد ,در هنگامه ی مریضی اش در فرانسه ,آنهم زمانی که باید بیشتر به فکر بیماریش باشد تا درد آدم ها .

تاکیدش بر حال ِ خوش و آن کلمه آخری که خیلی محکم گفت :... احوالپرسی ِ"راست " ,دقیقا از منظرگاه نگاه همیشه انسانی او به پیرامونش حکایت دارد .
"فرهاد "از جمله هنرمندانی بود که همیشه ,پاکیزه و راست و درست زندگی کرد و هیچ گاه سلامت نفس و فکر خویش را آلوده ی دنیا و لوازمات ش نکرد و این را هم , تا به آخر در عمر کوتاه و اما پربرکتش ,رعایت کرد .
پوراندخت ,همسرش ,بعد از نبودن فرهاد ,در گفتگویی به نکته ای از زندگی او اشاره کرده بود که تعبیری بس بی نظیر و زیبا از فرهاد بود ,... گفته بود :فرهاد شازده کوچولو بود ...
وفرهاد امروز هفتاد و دوساله شد...
یاد بلندش در دل دوستدارانش تا همیشه باقی ست

 
 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: